ب یاد هم اندیشان ۳۷۰

دغدغه هاتو ب چالش بکش

ب یاد هم اندیشان ۳۷۰

دغدغه هاتو ب چالش بکش

۱۰ مطلب با موضوع «تجربه ها خوودم» ثبت شده است

عروس ومادرشوهر


بعضی وقتها اسم دعوای خانوادگی میاد اولین ستاره هایی هستند ک


میدرخشند درصحنه ...


تاحالا ازخودتو پرسیدید ک چرااااا؟؟؟؟


بعضی وقتها برمیگرده ب تصویر ذهنیهای قبلی ادمها


بعضیا  انقد پشت سر عروسشون بد میگن ک کسی تو ذهنش نمیگنجه عروس هم خوب باشه


برعکس


قضیه درمورد مادرشوهر هم صدق میکنه..

از ی بعد دیگه هم نگا کنیم قضیه رو..


شاید مادر فکر میکنه عروس خانوم میخاد پسرشو ازش بگیره


و پسرو تمام و کمال مال خودش کنه.


پس بینشون تضاد پیش میاد


پس ی وفتی حسادتهایی پیش میاد ک باعث دخالت میشه


و عروس هم مقبله ب مثل میکنه


بعضی وقتها برمیگیرده ب عقاید قدیمی 


گربه رو دم حجله کشتن


ک دو طرف هم شاید سعی کنن همین کارو بکنن


مهم نیست جرقه اول توسط کیه


مهم اینکه اگه اجازه بدیم کش پیدا کنه جرون تموم میشه برامون..

اینجاست ک باید مهارت داشت


ب قول هم اندیشان اب خوردن هم مهارت میخاد


ب عنوان ی عروس:


بهتره همیشه احترام مادرهمسرو نگهداریم


اگه ازمون نظری خواستن مثلن درمورد ی مسئله ساده مثل دکوراسیون و... بگیم هرطور خودتون صلاح میدونید و 


بیشتر ازاین وارد حریمشون نشیم


(اینجوری طرف مقابل هم ب خودش اجازه نمیده تو امور شخصیتون نظر بده)


درانجام دادن کار براشون محتاط باشیم ک مبادا تبدیل ب وظیفه شه


تو حریم شخصی مادر همسر دخالت نکنیم


هرحرف بی موردی انتقاد بی جایی ک کرد ب جای جبهه گیری وجوابگویی ارامشتو حفظ کن و لبحند بزن و سکوت کن..و(اصطلاحا ازاین گوش بگیر از این یکی درکن)


وقتی درمورد تصمیم گیریهای مهم زندگیت ک"حریم و خط قرمز "زندگیت محسوب میشه 


خونسردیتو حفظ کن و حرفاشو بشنو درنهایت احترام کاری رو ک خودت صلاح میدونی انجام بدخ


اجازه ندید کسی وارد حریم خصوصیتان شود.."هرگونه دعوا و اختلاف رو کنارشون بروز ندید قاضی خوبی خواهند بود"


درمورد کم و کاستیهایزندگی ب خصوص خصوصیات بد همسر با مادرش صحبت نکنیپ..او بهتراز شما ب اخلاقش واقفه با دیدن این رفتار شما در مقابل شما جبهه میگیرد


و دوباره تاکید میکنم دعواتونو ب مادر شوهر و اطرافیان اطلاع ندید.


اگــر زنی حمایت واقعی همسرشو داشته باشه ب هیچ وجه کسی نمیتونه دخالت کنه


ینی همسرتون درحین حفظ احترام برای مادرش ب او میفهماند ک بیشتر ازحدش دخالت نکنپ.


و همچینن درمقابل ب شما نیزاجازه بی حرمتی ب مادرش راندهد..


دربحثهای اینچنینی


قبل از درگیری شدید بهتره اقاتون وارد عمل شه


و حدالامکان از رو ب روکردن زن و مادرش جلوگیری کند


ب هرحال اقاتون خانواده خودش رو بهتر میشناسه و میدونه باید چ جور رفتار کنه..


الهی همتون مث من با تمام وجودتون ارامش رو دراغوش بهترین مرد دنیا بچشید.

مــــردها وقتی میبینن پاپیچشونین

 

خوششون نمیاد

 

خیلی وقتها پیش اومده درمورد کار همسرم ازش سوال میپرسم

 

چیکار میخاد بکنه

 

یا...

 

ب جواب درستی نرسیدم

 

ینی دوس نداشته زیاد توضیح بده

 

هرچی سوال پرسیدم

 

بیشتر گنگ شدم

 

تصمیم گرفتم توکاراش و محدوده ش 

 

دخالت نکنم..

 

ینی نمیپرسم برای چن سال دیگه 

 

فلان کارو انجام میده یا نه؟؟؟

 

چون حالات دفاعی ب خودش میگیره

 

دیگه کاری ب کارش ندارم

 

نتیجه ش چی شد؟؟؟؟؟

 

حالا خودش سر صحبتو وا میکنه و میگه

 

ک قصد داره اینکارو بکنه

 

درمورد کاراش 

 

درمورد مسائلی ک وقتی میگفتم نظرش کاملا منفی بود

 

برام توضیح میده و

 

الان نظرش کاملا تغییر کرده

 

..

 

میدونی الان فقــط گوش میدم ب حرفهاش

 

نمیگم این کارو بکن یا نه

 

فقط گوش میدم

 

..

 

باخودم میگم چن سال پیش هم ک منم همینو گفتم

 

پس چرا نظرشو نگفت یا گفت نه اونم مطلق؟؟؟

 

الان گرفتم ک اقایون ی کمی تودار ترن

 

ینی دوس ندارن درموردکارشون سوال پیچشون کنی

 

خودشون مسائلی رو ک لازم بدونن میگن ب وقتش

 

شما ب عنوان همسرش فقط گوش بده و بهش اطمینان بده ک نظرش بی نظیره

 

حتی اگه مخالفی و یا اصن راهش اشتباهه

 

چون حتی اگه اشتباه هم باشه نظرش وقتی شما 

 

درهمون لحظه مخالفت کنی

 

فقط یاد مییگیره ک دیگه بهت چیزی نگه

 

این مسئله وقتی ناراحته هم کاربرد داره

 

ینی تو اون شرایط شما نواس دلیلشو بپرسی

 

خودش بعدا بهت میگه...

 

 

وقتی درمورد کاراش برام میگه

 

فقط تایید میکنم و توضیح اضافه نمیخام

 

اینجوری بیشتربرام توضیح میده...

 

..امیدوارم همگی خوشبختی رو مث من بچشید..

 

....من چنتاشو میگم شماهم خواستید بگید


شاید برا بعضیا اسمش کلفتی باشه...ولی

بعــــضی
مردا بنده شکمشونن ...غذا حاضر نباشه بدخلق میشن.

...خونه تمیز نباشه ارامش ندارن...
.
دوم...شناخت دید مرد...

..مردا علاقه ای ب جزئیات ندارن...میخای بگی رفتم خرید....فقط همینو بگو..نه اینکه....اززمان رفتن تا یرگشتنو توضیح بدی...
.

.ی وقتایی میرن تو غار تنهایی شون...

ینی ی وقتایی احتیاح دارن سکوت کنن....وای من اون لحظه هی میپرسم الان داری دقیقا ب چی فکر میکنی؟؟؟؟؟..


نمیدونم شاید خیلی از زنا اینو مدام بپرسن..ولی بهتره این عادتو ترک کنی...


..
مرد غیرت داره....پس بهتره رفتارتو سنگین تر کنی....


....
بهترع اطلاعاتی دزمورد زناشویی داشته باشی..


....
صبرو باید یاد بگیری ...ینی اینم تمرین میخاد...زندگی بالا پایین داره سر هرچی دعوا کنی ک نمیشه..
...
از دیگر سیاستا ....یاد بگیری کی حرفی رو بزنی ک اثر کنه.....
...
شاید بگی اینکه مشخصه....ولی خیلی از زنا همین ک شوهر اومد خونه......خواسته هاشونو مطرح میکنن..
.....
هرروز ببین چقدر غر میزنی ....روژای بعدی تعدادشو کم کن.....چون مردا از غر زدن اصن خوششون نمیاد....
.....
با خودت تمرین کن استقبال رو....شاید بگی چ مسخره.....ولی تا وقتی تمرین نکنی نمیتونی اجرا کنی......
...
........مدیریت زمان.....ینی همه کارا رو بکنی..غذا هم حاضر.....وقتی همسرت اومدخونه...وقتتو با اون بگذرون....البته برای اونایی ک فک میکنن...زنشون کار نمیکنه
بهترع کاراتو جلو چشش انجام بدی تا بفهمه...
.....
سحرخیزی......این مهمه ک صب زود پاشی..صبحونه حاضر کنی..........

شماهم نظری داری؟؟؟؟؟

با اقایی درمورد ی کاری ک میخاستم انجام بدم حرفیدم.

خیلی قاطع گفت مخالفم

منم گفتم هرچی شما بگی

ودیگه اســم اون قضیه رو نیوردم

ی چن وقتی گذشت

خودش سرصحبتو واکرد

درکمال تعجب دیدم گفت میتونی اینکارو انجام بدی...

حالا من قیافم😶😶

هی سوال میپرسیدم

واقعا؟؟؟؟؟؟؟راس میگی؟؟؟؟

تو ک مخالف بودی؟؟؟؟؟ چی شد پ؟؟؟؟؟   راسی راسی؟؟؟؟؟؟

یکی دوبار دیگه هم عین همین قضیه پیش اومد

وقتی کوتاه اومدم درمقابلش و پذیرفتمش بی چون و چرا

بعد ی چن وقت حرف حرف خــــودم شد

جالب شد برام

مـــــردا دنبال ریاست ظاهرین

زنها ریاست باطنی

ولی بعضی اوقات بی سیاستیمون باعث میشه

اقایی جبهه بگیره

تاالان ۲ یا ۳ مورد پیش اومده

ندانسته برحسب تعصب رو نظرم

هی اصرار کردمو و هی کوتاه نیومدم

هی پافشاری.....

جالب اینجاست ک ب نتیجه هم نرسیدم...

ولی وقتی اجازه دادم اقایی قدرتشو ب رخـــــم بکشـــه

درنهایت با اونهمه غرور وقدرتش حرفمو پذیرفته

فک کنم دررفتار با مردا

نخایم حرف خودمونو ب اثبات برسونیم

فقـــط نظـــربدیم

شاید همه  یجور نباشن ولی

شماهم حداقل امتحان کن...

اینم ی پند دیگه

واااالاااااااااا

+خونه رو ب تازگی رنگ کردیم

خودمو عشقول

(بااینکه زیاد بلد نبودم ولی گذاشت ی خودی نشون بدم و منم رنگ کنم)

+عاشق این مدل کاراشم+

بعد کلی زحمت

بالاخره تموم شد

ی شب شامو داشتم اماده میکردم

اقامون سررسید

رفتیم استقبال اقایی

انقـــد حواسم پرت اقایی شد 

شام یادم رفت

یــــهو ی چی ترکید

بعــــله

خواستیم مسائل بهداشتی رو رعایت کنیم کنسروو بجوشونیم

ک مریض پریض نشیم

اونم ک پوکـــیــد

اشپـــــزخونه غوغا شد

از درودیوار ماهی جمع میکردیم

یاد پت ومت افتادم....خخخخ

مــــــنم نمیدونستم سرمو بکوبم ب دیوار 

یا ادای مظلومارو درارم..

+پند اخلاقی ش

حواستون ب اشپزیتون باشه...

خخخخخ

با اقایی حرف میزدم

رسیدیم ب اینکه میخام چیا بگیرم(درایـــــنده)

میدونید ک دخترا عاشق خریــــدن

یکی یکی گفتم.....

ک چیا میخام

ی روز ک وقتش ازاد بود گفت بریم خرید؟؟؟؟؟

گفتــــم عااااااااااااااوره

(فک کن بگم نــع؟؟؟؟؟؟؟!!!!!)

هنوز توذهنم دسته بندی نکرده بودم چیا قراره بخرم 

کجاها بریم

اصن نمیدونستم چی میخام بخرم؟؟؟؟

(مـــخ بنده میپوکه اینجور مواقع)

دیدم عـــــه چ جالب همه اون چیزایی ک دوس داشتم بخرمو اقایی یادشه و 

تک تک شو میخره برااام

کلـــا عاشق این نوع دوس داشـــــــتنشم

*ی چی بگی دوس داری عمــــرا یادش بره

صددرصد میخره...برام

(ینی من تو خواب و بیداری هم بگم چی دوس دارم میخـــره برام)

**میعشقمش**

نتیجه اخلاقیشو گرفتی؟؟؟؟؟؟

خخخخ

نـــع خداااایی اینو گفتم ک بدونید

۱_با مـــردا امری صحبت نکنید

۲_انتظار نداشته باشید ذهنتونو بخونه خواستتونو بگید

۳_با ی لحن خوب توقعاتتو بهش بگو اگه حساب عشقیتون

پر باشه(دوستت داشته باشه ینی)

فراهم میکنه برات

...

...

...

تا پندواندرزی دیگر بدورد